سین – جبار آذین : سینمای بیمارایران،سال هااست که در هیچ زمینه ای، هیچ حرفی برای گفتن ندارد! نامدیران این بازارمکاره ملوک الطوایفی، امسال هم براساس منافع و رفاقت، اکران نوروزسینمارادراختیارمافیا،گنده پولداران سینما، نورچشمی هاوبرای لاپوشانی به یک،دوتن سینماگرغیر وابسته قرارداده اند،اماسلطه وحمایت،ازآن مافیایی ها ،نهادی هاودولتی هااست. خون شد،شنای پروانه،لاله، خورشید و تکخال، هفته ای یکبار آدم باش و آن شب، اسامی این فیلم هااست و اکران فیلم خوب و متفاوت ” اینجا هم باران می بارد” ساخته نادرطریقت از طیف سینماگران مستقل،پیش ازنوروزآغازشده است.
فیلم نهادی وعاطفی”خورشید”ساخته مجیدمجیدی که مشخص بودازمراسم اسکاردست خالی بازخواهدگشت، باحمایت میلیاردی نهادی هاساخته وا کران شده است. گرچه فیلم مجیدی بدساخته نشده وبرای جلب مخاطبان احساساتی،چیزهایی برای نمایش دارد،امابعیداست در اوضاع کنونی کشور،سینماواکران،فروش خوبی داشته باشد.سازندگان این فیلم همانند فیلم های شنای پروانه ولاله، به فروش فیلم نیازندارند، چراکه پیشترسودهای خودرابرده اند!
“خون شد” هم همان روایت کهن ذهن و دلمشغولی های استادباهمان موضوع همیشگی رفاقت و قهرمان بازی سنتی باچاشنی حادثه،انتقام،عشق وچاقو وباقی مخلفات آشنای فرهنگ کوچه وبازارقدیم فیلم های او است. فیلم به رغم الکنی درپختگی مضمون و پردازش شخصیت هادرکل سرپا است وامضای مسعودکیمیایی رادارد.
“شنای پروانه”محصول مشترک سفره مافیا،پول رنج کشان و تجارب صدرعاملی و داوودنژاد است که نام محمدکارت رابه عنوان کارگردان یدک می کشد.شنای پروانه درواقع شنای ماهرانه شمال شهری هاومافیا، سواربرکوسه سرمایه درمرداب فقرمادی و فرهنگی جنوب شهری هااست.فیلمی تلخ وسیاه،ناباور،فریباو کاسبکارانه که باپول، داراها در تحقیر ندارها ساخته شده است.
فیلم پرحاشیه،پرهزینه وجنجالی”لاله”اثری متفاوت و شاخص نیست و حاصل زندگی و تجربیات اسدالله نیک نژاد درآمریکا و هالیووداست. لاله به رغم تمام شلوغ بازی ها ومخالفتها وموافقت ها وا هدای هدایا برای تولید واکران،یک فیلم متوسط ومعمولی تجاری است.
فیلم های متوسط و تجاری تکخال و هفته ای یکبار آدم باش و فیلم آن شب که تجربه ای درگونه سینمای وحشت است،افزون براینکه درمضمون،محتواوساختار، حرفی برای گفتن ندارند،دررقابت بارقبای ثروتمندهم، دراکران، قدرت عرض اندام نخواهدداشت!