از سال ۱۴۰۱ که درگیریهای داخلی بر سر حجاب شدت گرفت، عدهای تلاش کردند حجاب را آخرین سنگر جمهوری اسلامی نشان دهند؛ به این معنی که اگر حجاب از بین برود، انگار جمهوری اسلامی از بین رفته است. اخیراً نیز سخنگوی یکی از احزاب که طرفداران آن بیش از حد در پی تصویب و اجرای قانون عفاف و حجاب هستند، اظهار کرده که اگر حجاب از بین برود، موشکها هم جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد.
در این یادداشت نگاهی خواهیم داشت به این مسئله که درگیری بر سر حجاب از چه زمانی آغاز شده و چرا برخی تلاش میکنند این موضوع را مهمترین مسئلهی نظام جلوه دهند.
با کمی بررسی به این نکته میرسیم که گشت ارشاد یا همان گشت امنیت اخلاقی، در اوایل دولت احمدینژاد آغاز شد. با اینکه احمدینژاد در گفتوگوی ویژه خبری پیش از ریاستجمهوری اذعان کرده بود که مشکل ما موی جوانان نیست، اما پس از روی کار آمدن، مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مرداد ۱۳۸۴ عمل کرد و گشت ارشاد بهصورت رسمی از تابستان ۱۳۸۵ آغاز به کار کرد.
این گشت ابزاری شد تا دولت بعدی یکی از وعدههای انتخاباتی خود را «لغو گشت ارشاد» مطرح کند. حسن روحانی با دو وعدهی اصلی رفع تحریمها و لغو گشت ارشاد رئیسجمهور شد و در همان ماههای اول ریاستجمهوری، عملاً فعالیت گشت ارشاد را متوقف کرد.
اما این گشت پس از ۸ سال، با روی کار آمدن دولت حجتالاسلام رئیسی، مجدداً مشغول به کار شد و تا وقایع ۱۴۰۱ فعالیت خود را ادامه داد. پس از آن و با وقوع اتفاقات شهریور ۱۴۰۱، فعالیت این گشت پایان یافت.
حال آنچه باعث میشود این مسئله هر بار به شکلی به تحریک افکار عمومی منجر شود، این است که احزاب برای بقای خود نیازمند بهانهای برای درگیری هستند. حزبی در ایران مدام بهانهی تحریمها و مذاکره را دستاویز رأیآوردن قرار میدهد و حزبی دیگر بحث حجاب را بهانهی دعوا با حزب مقابل میکند.
باقی احزاب هم همین روند را دارند، منتها بهانهها متفاوت است؛ واردات خودرو هم یکی از همین بهانههاست.
اساس این دعواهای زرگری، بقای سیاسی احزاب است و معمولاً هویت مستقل فرهنگی ندارد. جالب اینجاست که در زمانی که جامعه بیش از هر زمان دیگری نیاز به اتحاد و همبستگی دارد نیز این دوستان عطای قدرت را به لقایش نمیبخشند، حتی اگر آشوب دامنگیر جامعه شود.
کاش اندکی تفکر شکل میگرفت تا لااقل دشمن شاد نشویم…

